کد مطلب:129717 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:123

تنهایی حسین در میدان
«پس از كشته شدن عباس، حسین (ع) نگاهی كرد و دید كه هیچ یاوری برایش نمانده است و یـاران و خـانـدانش مانند گوشت قربانی قطعه قطعه شده اند. در همین هنگام صدای آه و نـاله اطـفـال نـیـز بـلنـد بـود، پـس فـریـاد بـر آورد: آیـا كـسـی هـسـت كـه از حـرم رسـول خـدا دفـاع كـند؟


آیا هیچ خداشناسی هست كه درباره ی ما از خدا بترسد؟ آیا كسی هست كـه مـا را یـاری دهد و پاداشش را از خدا بخواهد؟ در این هنگام فریاد گریه و زاری زنان بلند شد! [1] .


[1] مقتل الحسين (ع)، مقرم، ص 271، و ر.ك: اللهوف، ص 168.